شمارش معكوس!
سلام عشق ماماني
دختر گلم از عمر قشنگ 35 هفته گذشت. كم كم داره شمارش معكوس براي ديدن روي ماهت شروع مي شه ماماني .
عروسكم
انتظاره شيرينيه ولي پر از استرس و نگراني . نمي دونم چرا ولي دلهره عجيبي دارم نازنينم . اين استرس و دلهره رو به وضوح مي شه تو چشمهاي خسته و نگران بابايي ديد . دخترم بابايي شبها خواب درست و حسابي نداره . دائم تو خواب حرف ميزنه و يا بيداره داره فكر مي كنه . مي فهمم كه خيلي نگرانه . ولي كاري از دستم بر نمياد براش . خوب دركش مي كنم ولي نمي دونم چه بايد كرد
پرنيانم دختر نازنينم !
براي همه باباهاي دنيا ، مخصوصا باباحجت خيلي دعا كن كه خدا كمكشون كنه . خيلي نگران بابايي هستم.
من اگر دلم مي گيره براي تو مي نويسم و يا با خاله هاي مهربونت حرف مي زنم ولي طفلي بابا حتي با من هم نمي تونه حرف بزنه و رعايت وضعيتم رو مي كنه .
عشق مامان
اميدوارم همه اين روزهاي پر از دلهره با شادي ختم به خير بشه . من و بابايي دوست داريم و چشم انتظار روزهاي خوش با تو بودن هستيم .دعا كن باباجون وماماني هيچ وقت شرمنده تو گل نازم نشيم