پرنيان جوني پرنيان جوني ، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره

نفس من و بابا

بدون عنوان

1392/3/6 10:28
نویسنده : ماماني
312 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ماماني قلب

خوبي دختركم ؟ ديشب ماماني تا صبح داشتم بهت فكر مي كردم . به اينكه روزهاي باتو بودن چه جوريه ؟ به اينكه با اومدنت مسئوليتم چقدر بيشتر مي شه و هزاران فكر ديگه . 

پرنيان كوچولوي من لبخند

ماماني كم كم دارم به مرحله جديدي از زندگيم وارد مي شم كه تا به حال تجربه نداشتم و تا تو موقعيتش قرار نگيرم نمي تونم دركش كنم . عشق ماماني فقط از خداي مهربون مي خوام كه تو فرشته كوچولوي من دنياي آرامش رو بهم هديه كني و با آرامشت به من كمك كني تا بتونم تو اين مسئوليت بزرگ سربلند باشم . 

عروسك دوست داشتني من بغل

ديشب باباجون يك ساعت از روياهاي با تو بودن مي گفت كم كم داشت بهت حسوديم مي شد . بابايي خيلي با عشق در موردت حرف مي زد . باباجوني مي گفت دخترم همه زندگيم شده و اجازه نمي دم كسي اذيتش كنه و كمتر از گل بهش بگه . مي گفت هرچقدر خودم درد يتيمي و بي پدري كشيدم نمي گذارم دخترم هيچ وقت تنها باشه و پشتش خالي باشه .

نازنينم 

اميدوارم كه هميشه بابايي مهربون سالم باشه و سايه پر مهرش بالاي سر من و تو . دعا كن براش كه خدا هميشه كمكش كنه . باباجون توي زندگيش سختي زيادي كشيده اميدوارم با حضور تو گل نازم روزهاي سختي و دلتنگي هاش تموم بشه. 

تو بركت زندگي من و باباجوني دخترم . به اميد روزهاي پر از عشق با تو بودنماچبای بای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان مهرزاد جان
7 خرداد 92 8:30
سلام ممنون که سر زدید از این لحظه ها بیشترین استفاده رو بکنید هر ثانیه اش خاطره است وقتی تموم شد دلتون برای این روز ها تنگ میشه ان شاله روی ماهشو ببینید