فرشته نازم
سلام فرشته كوچولوي ماماني
امروز پر از انرژي هستم و خدارو شكر ميكنم كه هديه اي به زيبايي تو به ما داده . مهربونم وجودت توي خونه براي من و بابا جوننعمت بزرگيه . شما روز به روز شيرين تر مي شي و دل كندن ازت برام سخت تر مي شه . صبحها كه مي خوام بيام اداره آنقدر مي بوسمت البته با ترس كه مبادا از خواب بيدار بشي.
عروسك دوست داشتني من
ديروز براي اولين بار بهت يك قاشق كوچولو ماست دادم . خيلي خوشت اومد و از خنده هاي شيرينت معلوم بود كه خيلي دوست داري . دلم مي خواست ازت عكس بگيرم ولي چون باباجون نبود نمي شد .
مهربونم
ديشب ماماني مي خواستم نماز بخونم ولي تو عزيز دلم نمي گذاشتي و با اون دستهاي خوشگلت مهر و تسبيح ماماني رو بر مي داشتي و غافل مي شدم مي خوردي . مامان بزرگ هم كلي
مي خنديد . من هم از فرصت استفاده كردم و مغنه نماز خاله جون رو سرت كردم .خيلي ماه شده بودي . من و مامان بزرگ آنقدر بوست كرديم و تو فقط مي خنديدي .
نماز خوندن دخمل مامان
الهي مامان جوني فدات بشم كه همه كارت ختم مي شه به خوردن!!!!
مامان جوني
الهي هميشه شاد باشي . من و بابا جون هميشه از خداي خوبيها خواستيم بهترينها رو توي زندگي برات رقم بزنه و به ماكمك كنه كه مامان و باباي خوبي برات باشيم و هيچ وقت شرمنده تو عزيزترين نشيم
خيلي دوست داريم بووووووسووووو